سرلشکر صفوی: تحولات منطقه از زمینههای ظهور است
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۲۲۲۷۰
خبرگزاری مهر: سردار سرلشکر پاسدار یحیی رحیم صفوی، مشاور عالی فرماندهی کل قوا در نخستین اجلاس ملی مهدویت و انقلاب اسلامی با موضوع «آینده قدرت در جهان از نگاه اسلام، مکتب مهدویت و غرب» به سخنرانی پرداخت و با تبیین ضرورت آینده پژوهی در روندهای کلان ملی، منطقهای و جهانی گفت: یکی از مهمترین پیش فرضهای آینده پژوهی اذعان به وجود گزینهها و سناریوهای مختلف است، آینده ممکن است هر رخدادی اعم از خوب، بد، محتمل یا بعید باشد، آینده محتمل، آیندهای است که به احتمال بسیار زیاد در آینده رخ خواهد داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرلشکر صفوی در تشریح اهداف آینده پژوهی اظهار داشت: هدف آینده پژوهی محتمل ساختن آینده دلخواه یا ترجیح داده شده برای مااست؛ بنابراین باید آنچه راکه میخواهیم در آینده رخ دهد را با سعی و تلاش همه جانبه خلق کنیم. یعنی باید فعال و دارای ابتکار عمل و قدرت پیش بینی و حتی پیش دستی راهبردی و هجومی نسبت به رخدادهای آینده باشیم.
رییس هیئت مدیره بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) در ادامه با بیان مفهوم قدرت از دیدگاه مکاتب غربی گفت: آمریکاییها به دنبال قدرت هژمون Hegemonic Power یا ابرقدرت Super Power بودند. هژمونی در نظام بینالملل به معنای آن است که یک قدرت عموماً در شیوه و مدیریت ابتکار عمل را در دست دارد.
وی افزود: آمریکاییها پس از فروپاشی اندیشه مارکسیسم لنینیسم گفتند ما تنها ابرقدرت جهان هستیم و تنها قدرت همه جانبهای هستیم که از همه جهات برتری داریم و هیچ قدرت و دولتی در مقابل ما نمیتواند بایستد. مثلا در بحث فرهنگی گفتند جهان یک دهکده است و همه باید در آن دهکده باشند و ما نیز کدخدای آن دهکده هستیم.
سرلشکر صفوی گفت: آرزوی آمریکاییها شکل دهی قدرت هژمون تا پایان قرن بیستم بود که در این آرزو شکست خوردند و نتوانستند تنها ابرقدرت جهان شوند. واقعیت این است که قدرت در جهان به سمت چند قطبی شدن و چند جانبه گرایی در حال حرکت است، در این توزیع و چند قطبی بودن، آمریکایی ها، اتحادیه اروپا، روسیه، چین یکی از قدرتها هستند و احتمالاً هند و برزیل نیز در آینده به این جمع اضافه خواهند شد، ولی آن قطب قدرتی که در محافل علمی و استراتژیک غربی از آن سخنی به میان نمیآید، تشکیل قطب قدرت جهان اسلام در قرن حاضر است.
وی با بیان اینکه به نظر میرسد قدرت از غرب عالم به سمت شرق عالم در حال حرکت است خاطرنشان ساخت: این انتقال و حرکت قدرت از غرب به شرق مبتنی بر فرهنگ و اقتصاد است. فرهنگ لبیرایسم غربی دیگر برای بشریت الهام بخش نیست، لیبرالیسم مثل کمونیسم درحال تمام شدن است، لیبرالیسم اگرچه توانست تا اندازهای پیشرفت و رفاه را برای مردم غرب محقق کند، اما هیچ پیام و نسخهای برای اخلاق و معنویت در غرب به همراه ندارد به همین دلیل شاهد سقوط و انحطاط خانواده، اخلاق، فرهنگ و معنویت در غرب هستیم.
سرلشکر صفوی در تبیین بروز و ظهور قطب قدرت جهان اسلام در قرن حاضر گفت: به عقیده ما بروز وظهور یک قطب قدرت جدید به عنوان قدرت جهان اسلام در قرن حاضر که مبتنی بر فرهنگ و تمدن نوین اسلامی است با محوریت اسلام نابی که انقلاب اسلامی آن را ترویج میکند، در حال شکل گیری است. البته این قدرت جدید در حال حاضر ۷۵ درصد منابع نفت خام و ۵۷درصد منابع گاز جهان را در اختیار دارد و جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان و محدوده جغرافیایی از سواحل اقیانوس اطلس تا شمال آفریقا و مرکز آفریقا تا قاره آسیا و اقیانوس آرام را شامل میشود که دارای یک خدای واحد، یک پیامبر، یک کتاب آسمانی و یک قبله هستند.
سردار صفوی در بخش آخر سخنان خود به آینده جهان از دیدگاه اسلام و مکتب مهدویت پرداخت و اظهار داشت: طبق فلسفه اسلامی، حرکت همیشه تکاملی است و حرکت قهقرائی نداریم؛ بنابراین حرکت تاریخ رو به تکامل و رشد و بهتر شدن و غلبه نور بر ظلمت و غلبه حق بر باطل است. در زمان ظهور طبق روایات، عقل مردم ۲۷ برابر عقل کنونی تمام مردم خواهد شد. گرچه رشد عقل و رشد علمی مردم دنیا به تنهایی کافی نیست و هرکس عالمتر شد لزوماً به معنی این نیست که بهتر شده باشد، ولی به هرحال رشد عقلی و رشد علمی تاثیر فراوان در بهتر شدن و اصلاح افراد و جامعه دارد.
رییس هیئت مدیره بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) افزود: جنگ حق و باطل همیشگی است و هم قبل ظهور و هم پس از ظهور ادامه خواهد داشت، این طور نیست که پس از ظهور، جنگ حق و باطل تمام شود. زیرا پس از ظهور یهودیان و مسیحیان وجود دارند و قرآن میفرماید اختلاف و نزاع آنان تا روز قیامت ادامه دارد.
دکتر صفوی ادامه داد: در زمان ظهور، شیطان و ابلیس و وسوسههای شیطانی وجود دارد. ولی امروز حدود الهی اجرا نمیشود و، اما پس از ظهور حدود الهی اجرا خواهد شد. قبل از ظهور، ظلم اجتماعی، ولی عدالت فردی است، مثلا ممکن است یک شخصیت در منزل خود عادل باشد، ولی پس از ظهور عدل، اجتماعی خواهد بود، اما شاید ظلم فردی وجود داشته باشد، اما حدود الهی اجرا میشود.
سرلشکر صفوی با اشاره به برخی از آیات قرآن و احادیث و روایات خاطرنشان کرد: بر اساس فلسفه اسلامی و آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) و بر اساس عقلانیت و حکمت، با ظهور حضرت بقیه الله الاعظم (عج) حق بر باطل غلبه خواهد یافت. اسلام بر همه کفر و شرک جهانی و تفکرات غیر اسلامی پیروز و ان شاءالله حکومت اسلامی مبتنی بر عدل، قسط، امنیت و صلح جهانی محقق خواهد شد.
وی تأکید کرد: اشغال قدس شریف طی بیش از ۷۰ سال گذشته و کشتار مرم بی دفاع فلسطین توسط رژیم صهیونیستی، پیروزی انقلاب کبیر اسلامی و مسائل منطقه از جمله شامات (سوریه، عراق و لبنان) و حمله نظامی سبوعانه سعودیها و کشتار هزاران یمنی مظلوم میتواند از زمینههای ظهور حضرت مهدی (عج) باشد.
منبع: فردا
کلیدواژه: سرلشکر صفوی لیبرالیسم انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۲۲۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است